تو معروفی به مخلوقی که دل برد از خداوندش
منم شهری
که مشهورست
باران های یک بندش ...
#زهرا_کریمان
منم شهری
که مشهورست
باران های یک بندش ...
#زهرا_کریمان
تک بیت های خاص و ناب شعر کوتاه مفهومی
پیام های کوتاه
- ۳ آذر ۹۸ , ۰۹:۰۲نباشیم
- ۲۰ آبان ۹۸ , ۲۱:۴۶خار تو باشم ...
- ۱۹ آبان ۹۸ , ۲۰:۲۵گر چه نیایی ....
- ۱۷ آبان ۹۸ , ۲۲:۲۳تو اما
- ۱۶ آبان ۹۸ , ۲۱:۴۳چه می کنی
- ۱۵ آبان ۹۸ , ۲۲:۴۰ای نامهربان
- ۱۴ آبان ۹۸ , ۲۰:۳۴میان خانه ای ویران ...
- ۱۳ آبان ۹۸ , ۲۱:۳۸زمانی که نباشی
- ۱۲ آبان ۹۸ , ۲۰:۴۰چون قافله ی عمر
- ۱۰ آبان ۹۸ , ۱۹:۴۱گلبن ویرانه ...
طبقه بندی موضوعی
-
حافظ
(۱۷) -
سعدی
(۴۸) -
حسین منزوی
(۲۱) -
مولانا
(۲۳) -
عراقی
(۴) -
وحشی بافقی
(۲۰) -
رهی معیری
(۹) -
خواجوی کرمانی
(۳) -
شاعران معاصر
(۹۰) -
دیگر شاعران کلاسیک
(۸۸) -
صائب تبریزی
(۱۸) -
عطار
(۳) -
ادبیات جهان
(۶۹) -
الهام ملک محمدی
(۱۴) -
حزین لاهیجی
(۴) -
تاثیر گذار
(۴)
بایگانی
- دی ۱۴۰۳ (۱)
- تیر ۱۴۰۲ (۲۲)
- خرداد ۱۴۰۲ (۲۱)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۱)
- فروردين ۱۴۰۲ (۱)
- اسفند ۱۴۰۰ (۱۸)
- بهمن ۱۴۰۰ (۴۸)
- دی ۱۴۰۰ (۵۶)
- آذر ۱۴۰۰ (۴)
- آبان ۱۴۰۰ (۹)
- مهر ۱۴۰۰ (۱۶)
- تیر ۱۳۹۹ (۲)
- خرداد ۱۳۹۹ (۱۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۸)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲۶)
- اسفند ۱۳۹۸ (۲۶)
- بهمن ۱۳۹۸ (۲۷)
- دی ۱۳۹۸ (۲۶)
- آذر ۱۳۹۸ (۲۷)
- آبان ۱۳۹۸ (۱۵)
- مهر ۱۳۹۸ (۲۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۲۶)
- مرداد ۱۳۹۸ (۲۵)
- تیر ۱۳۹۸ (۲۵)
- خرداد ۱۳۹۸ (۲۶)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۲۸)
- فروردين ۱۳۹۸ (۲۷)
- اسفند ۱۳۹۷ (۲۸)
- بهمن ۱۳۹۷ (۳)
- دی ۱۳۹۷ (۲)
- آذر ۱۳۹۷ (۱)
آخرین مطالب
- ۰۳/۱۰/۲۳آینه و سنگ
- ۰۲/۰۴/۲۷سر پوشالی ...
- ۰۲/۰۴/۲۵چنانیم بی تو ...
- ۰۲/۰۴/۲۵یعنی حال من
- ۰۲/۰۴/۲۳بعضی چیزها
- ۰۲/۰۴/۲۲و قله های مه آلود
- ۰۲/۰۴/۲۲خیال آب روشن...
- ۰۲/۰۴/۱۹شهر پس از جنگ
- ۰۲/۰۴/۱۵من کم نمی آورم
- ۰۲/۰۴/۱۴همین یک سخن یاد دار
پربیننده ترین مطالب
- ۹۸/۰۱/۱۶ویرانه دل ماست ...
- ۹۹/۰۳/۳۱جبران نمی شوی ...
- ۹۸/۰۱/۱۱همان پرسش بی زیرایی ...
- ۹۸/۰۸/۱۴میان خانه ای ویران ...
- ۹۸/۱۲/۲۹افسردگی
- ۹۷/۱۱/۰۱کجایی ...
- ۹۸/۰۹/۰۳نباشیم
- ۹۸/۰۸/۱۹گر چه نیایی ....
- ۹۸/۰۱/۱۷لذت بیماری ...
- ۹۸/۰۸/۲۰خار تو باشم ...
تا صبحدم
به یاد تو
شب را قدم زدم ...
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم ...
#حسین_منزوی
به یاد تو
شب را قدم زدم ...
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم ...
#حسین_منزوی
غمم تو هستی و شادم اگر به سر نمی آیی ...
منم غم تو الهی که غم نداشته باشی ...
#اصغر_معاذی
منم غم تو الهی که غم نداشته باشی ...
#اصغر_معاذی
پرواز آفتاب و نسیم و پرنده را می دانم
و صفای دلاویز دشت را ...
اما من این میان
پرواز لحظه ها را افسوس می خورم
پرواز این پرنده ی بی بازگشت را ...
#فریدون_مشیری
و صفای دلاویز دشت را ...
اما من این میان
پرواز لحظه ها را افسوس می خورم
پرواز این پرنده ی بی بازگشت را ...
#فریدون_مشیری
آنکه نقشی دیگرش جایی مصور می شود
نقش او در چشم ما هر روز خوش تر می شود
#سعدی
نقش او در چشم ما هر روز خوش تر می شود
#سعدی
در هر اجتماعی که بیشتر قسم خورده شود
آن اجتماع خراب تر و مردمش دروغگو تر اند !!!
#علی_ابن_طالب
آن اجتماع خراب تر و مردمش دروغگو تر اند !!!
#علی_ابن_طالب
ای خط خوردگی صفحه ی پیشانی
این همه خط خطا را به که باید گفت ???
#قیصر_امین_پور
این همه خط خطا را به که باید گفت ???
#قیصر_امین_پور
زین چاک های سینه که کردند ره به هم
ترسم که مرغ روح پرد از قفس مرا ...
#وحشی_بافقی
ترسم که مرغ روح پرد از قفس مرا ...
#وحشی_بافقی
دل می کنم ,
به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیز تر از خاطرات من ...
#محمدمهدی_سیار
به خاطر تو از دیار خویش
ای خاطرت عزیز تر از خاطرات من ...
#محمدمهدی_سیار
شکسته ام در پس خود تمام پل ها را
من از تو باز نمی گردم ای دیار عزیز ...
#حسین_منزوی
من از تو باز نمی گردم ای دیار عزیز ...
#حسین_منزوی
تو در کنار خود نیستی نمی دانی
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد
#فرامرز_عرب_عامری
که در کنار تو بودن چه عالمی دارد
#فرامرز_عرب_عامری
گفتم خموش آری و همچون نسیم صبح
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو ...
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست به جز آرزوی تو ...
#فروغ_فرخزاد
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو ...
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست به جز آرزوی تو ...
#فروغ_فرخزاد
تا یار برفت صبر از من برمید
وز هر مژه ام هزار خونابه چکید
گویی نتوانم که بینم بازش
تا کور شود هر آنکه نتواند دید ...
#عبید_زاکانی
وز هر مژه ام هزار خونابه چکید
گویی نتوانم که بینم بازش
تا کور شود هر آنکه نتواند دید ...
#عبید_زاکانی
چه به میخانه چه محراب حرامم باشد
گر به عشق توام هست تمنای دگر ...
#عماد_خراسانی
گر به عشق توام هست تمنای دگر ...
#عماد_خراسانی
چال اگر در دل آن صورت کنعانی هست
بی برادر
همه شب
در پی چاه آمده ام ...
#فریدون_مشیری
بی برادر
همه شب
در پی چاه آمده ام ...
#فریدون_مشیری
هرگز قلم به گرمی آهم نمی نوشت
حرفی برای از تو نوشتن اگر نداشت ...
#گرشاسب_طاهری
حرفی برای از تو نوشتن اگر نداشت ...
#گرشاسب_طاهری
بسته راه نفسم بغض
و دلم شعله ور است
چون یتیمی که به او فحش پدر داده کسی ...
#مهدی_اخوان_ثالث
و دلم شعله ور است
چون یتیمی که به او فحش پدر داده کسی ...
#مهدی_اخوان_ثالث
کلمات
بعضی دیر به زبان می آیند
من یاد گرفته ام چنین مواقعی با چشم هایم سخن بگویم
زندگی گاهی ,
چیزی غیر از خود زندگی ست ...
#سیدعلی_صالحی
بعضی دیر به زبان می آیند
من یاد گرفته ام چنین مواقعی با چشم هایم سخن بگویم
زندگی گاهی ,
چیزی غیر از خود زندگی ست ...
#سیدعلی_صالحی
تو هم مثل باران که نفرین شدست
بیایی زیادی , نیایی کمی...
#مژگان_عباسلو
بیایی زیادی , نیایی کمی...
#مژگان_عباسلو
و گر این شب درازم بکشد در آرزویت
نه عجب که زنده گردم به نسیم صبحگاهی ...
#سعدی
نه عجب که زنده گردم به نسیم صبحگاهی ...
#سعدی
یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
شاگرد که بودی که چنین استادی ???
#مولانا
شاگرد که بودی که چنین استادی ???
#مولانا
در این جادوی شب پوشیده از برگ گل کوکب
دلم دیوانه بودن با تو را می خواست ...
#مهدی_اخوان_ثالث
دلم دیوانه بودن با تو را می خواست ...
#مهدی_اخوان_ثالث
چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
#وحشی_بافقی
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
#وحشی_بافقی
سرمایه ی دل نیست به جز اشک و به جز آه
پس دست کم این آب و هوا را نفروشید
دور از نظر ماست اگر منزل این راه
این منظره ی دور نما را نفروشید...
#قیصر_امین_پور
پس دست کم این آب و هوا را نفروشید
دور از نظر ماست اگر منزل این راه
این منظره ی دور نما را نفروشید...
#قیصر_امین_پور