از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه میل سخن داریم
#حسین_منزوی
از زمزمه دلتنگیم، از همهمه بیزاریم
نه طاقت خاموشی، نه میل سخن داریم
#حسین_منزوی
من راه تو را بسته، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست وقتی همه دیواریم
#حسین_منزوی
عشق تو
همچو باران رحمتی است که میبارد
بر سنگلاخ قلب گنهکاری ...
#فروغ_فرخزاد
یک عمر
در انتظاری تا بیابی آن که
درکت کند و تو را
همان گونه که هستی بپذیرد
و عاقبت در مییابی که او
از همان آغاز
خودت بودهای
#ریچارد_باخ
ارزش چندبار خوندن رو داره 👇
با هم باشید امّا بگذارید در با هم بودنِ شما فاصلهای باشد. و بگذارید نسیم در میان شما بورزد.
یکدیگر را دوست بدارید امّا از عشق زندانی برای یکدیگر نسازید. بگذارید عشق جایی در ساحل روحتان باشد.
پیمانههای یکدیگر را پر کنید امّا از یک پیمانه ننوشید.
از نان خود به یکدیگر ارزانی کنید امّا از یک قرص نان نخورید.
با هم بخوانید و برقصید و شادکام باشید امّا به حریم تنهایی یکدیگر تجاوز نکنید.
همچون تارهای عود باشید که جدا از هم امّا با یک نوا مترنم میشوند.
قلبهایتان را بههم هدیه کنید امّا یکدیگر را به اسارت در نیاورید. زیرا تنها دستان زندگی است که بر قلبهای شما حاکم است.
در کنار یکدیگر باشید امّا نه چندان نزدیک زیرا ستونهای معبد دور از هم قرار دارند و درخت بلوط و سرو در سایه یکدیگر رشد نمیکنند.
#جبران_خلیل_جبران
نه میتوانیم بمیریم،
نه میتوانیم زندگی کنیم،
نه میتوانیم همدیگر را ببینیم،
نه میتوانیم همدیگر را ترک کنیم.
به تنگنای عجیبی افتادهایم...!
#ژان_پل_سارتر
خنده ، بخیه است .
بوسه ، بخیه است .
فراموشی ، بخیه است .
مهربانی ، بخیه است .
آدم بی بخیه متلاشی می شود ...
آدم زخم است ...
#چارلز_بوکوفسکی
"برایش مهم نبود اگر او، بی احساس، بدذات، احمق و حریص بود. او عاشقش بود."
"این که جوانی، دوران شادی است، توهمی بیش نیست؛ توهم کسانی است که آن را از دست دادهاند. اما جوانترها میدانند که بدبخت و بی چارهاند چرا که ذهنشان پر است از ایدهآلهایی دروغین که به آن ها تزریق شده است؛ و هر زمان که با واقعیت روبهرو میشوند، فقط زخم و درد عایدشان میشود."
#سامرست_موآم
میجویمت به نام و نشانی که نیستی
دیرآشنای من، تو همانی، که نیستی
احوال من نپرس، که اقرار میکنم
حالم بد است، مثل زمانی که نیستی
#قیصر_امین_پور
عمری از گم شدنم رفت و
نمی آیم باز...
چون چنین است،
شما نیز مجویید مرا...
#امیرخسرو_دهلوی
یاد
آن عهد که دل
در
خم گیسوی تو بود،
شبِ من،
موی تو و
روزِ خوشم،
روی تو بود...
#صائب_تبریزی
من از حکایت عشق تو بس کنم !؟ هیهات...
مــــــگر اجل که ببــــندد زبان گفتـــــــــارم !!!!💌
#سعدی
گاهی هم
زندگی کردن
بیشتر از این که انسان به خودش شلیک کند
شهامت ، لازم دارد .
#آلبرکامو
و دقیقا همینه ...
مکش منت به هر نامرد و مردی
مده دل را به ذلت دست فردی
اگر او را به تو مهر و وفا نیست
اگر او بر جــراحاتت دوا نیست
رهایش کن،مرنجان خویشتن را
"" مبر هــرگز ز یادت این سخن را ""
#صائب_تبریزی
اگر از عرش افتد کس،
اُمید زیستن دارد
کسی کز طاق دل افتاد
از جا برنمی خیزد...
#صائب_تبریزی
و من منتظر تو خواهم ماند
همچون کلبه ای تنها ...
تا دوباره مرا ببینی و
در من زندگی کنی
و تا آن زمان
پنجره هایم
درد خواهند کشید ...
#پابلو_نرودا
گاه باید رویید ...
از پس
آن باران
#سهراب_سپهری
صدای پای که میآید؟
به کوچهام که گذر دارد؟
بگو که پنجره بگشایم، اگر ز عشق خبر دارد
دلم گرفته ز تنهایی
بُوَد که پنجره بگشایم
اگر گذرگه خاموشم، هنوز راهگُذر دارد
#سیمین_بهبهانی
اگر زرین کلاهی عاقبت هیچ
اگر خود پادشاهی عاقبت هیچ
اگر ملک سلیمانت ببخشند
در آخر خاک راهی عاقبت هیچ
#باباطاهر
تا خار غم عشقت آویخته در دامن
کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
#سعدی
بی تو بودن سر به سر آوارگی است
بی تو ماندن، عینِ غُربتوارگی است
چیستم من بی تو؟
بی تو من کیام؟
کوچهی بی عابرِ تنهاییام
خانهیِ تا قلبِ ویران رفتهام
باغِ از یادِ بهاران رفتهام
بی تو من اندوهناکِ غُربتم
بی تو، من دردم، دریغم، حسرتم
#حسین_منزوی
معلم نیستم
تا عشق را به تو بیاموزم!!
ماهیان برای شنا کردن
نیازی به آموزش ندارند,,,
پرندگان نیز
برای پرواز...
به تنهایی شنا کن
به تنهایی بال بگشا
#عشق_کتابی_ندارد
عاشقان بزرگ جهان
خواندن نمیدانستند ..!
بشوی اوراق اگر هم درس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد
#حافظ
#تو مثل پیراهنی هستی که کودکانه #دوستش_دارم ولی حالا دیگر اندازه ام نیست
و ناباورانه سعی در پوشیدنش دارم
مثل پیراهنی که بسیار دوستش دارم ولی حالا لک برداشته و نمی پوشمش ...
و دلم هم نمی آید دور بیندازمش
مثل پیراهن دوست داشتنی ام که روی بند رختی طوفان بردش
مثل پیراهن دوست داشتنی ام که ناگاه پاره شده و با تکه پاره هایش آینه را پاک می کنم
مثل پیراهنی که پشت ویترین دلم را برده و توان خریدش را ندارم ...
پیراهنی که در #عکس_یادگاری تنم هست
تو همینجوری دقیقا
ولی میدانی به تو فکر کردن اینگونه است که بین وسایل غیر قابل استفاده ات
یکباره پیراهنی را ببینی که بسیار دوستش داری و ذوق زده می پوشی اش نگاهی می اندازی ...
ولی دوباره آن را از تنت در می آوری و سرجایش میگذاری ...
چون تو را یاد بدترین خاطره ات انداخته ...
#الهام_ملک_محمدی
من و زخم تیزدستی که زد آنچنان به تیغم
که سرم فتاده برخاک و تنم خبر ندارد
#وحشی_بافقی
سرمایه عمر آدمی یک نفس است
آن یک نفس از برای
یک همنفس است
با همنفسی گر نفسی بنشینی
مجموع حیات عمر آن
یک نفس است...
#ابوسعید_ابوالخیر
سالها در دلم زیستی تو
آه هرگز ندانستم از عشق
چیستی تو
کیستی تو
#فروغ_فرخزاد
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس مرغان وحشی را از این خوشتر نمیگیرد
#حافظ
لاله دیدم، روی زیبا توام آمد بیاد
شعله دیدم، سرکشی های توام آمد بیاد
پای سروی جویباری زاری از حد برده بود
هایهای گریه در پای توام آمد بیاد
#رهی_معیری
یکنفس با دوست بودن همنفس
آرزوی عاشقان این است و بس
واحههای دوردستِ دل کجاست؟
تا بیاساییم در خود یکنفس
واحههایی گم که آنجا کس نیافت
ردّپایی از نگاهِ هیچکس
خستهام از دست دلهایی چنین
پیش پا افتادهتر از خار و خس
ارتفاع بالها، سطح هوا
فرصت پروازها، سقفِ قفس
خسته از دل، خسته از ایندست دل
ای خوشا دلهای دور از دسترس
#قییصر_امین_پور
مردن عاشق نمیمیراندنش
در چراغی تازه میگیراندش
باغ ها را گرچه دیوار و در است
از هواشان راه با یکدیگر است
شاخهها را از جدایی گر غم است
«ریشه»هاشان دست در دست هم است
#هوشنگ_ابتهاج
خنداندن افراد موجب فراموشی مشکلاتشان میشود
چه انسان نیکوکاریست
آن کس که فراموشی را
به دیگران هدیه میدهد...
#ویکتور_هوگو
حالم چو دلیری ست که از بخت بد خویش
در لشکــر دشمن پسری داشتـــه باشد !
حالم چو درختی است که یک شاخه نا اهل
بازیچــــه ی دست تبــــری داشتـه باشد
#حسین_جنتی
از ما بپرس حالِ جگرهای خسته را
بر ما نمانده حسرتِ داغِ ندیدهای
#حسین_جنتی
ای در میان جانم و جان از تو بی خبر
وز تو جهان پر است و جهان از تو بی خبر
نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر....!
#عطار
#حرف_دل دقیقا
آمد نفسِ صبح و سلامت نرسانید
بوی تو نیاورد و پیامت نرسانید
یا تو به دمِ صبح سلامی نسپردی
یا صبحدم از رشک سلامت نرسانید
#خاقانی
برگ زردی با سماجت شاخه را چسبیده بود
دست های خویش و دامان توام آمد به یاد
#سهیل_محمودی
گاه گویم
که بنالم ز پریشانی حالم
باز گویم که عیان است چه حاجت به بیانم
#سعدی
دو گروه از مردان
هیچگاه به زندگی عادی باز نخواهند گشت،
آنان که به "جنگ" رفتهاند،
و آنان که
"عاشق" شدهاند...!
#رومن_رولان
ای کاش ، میتوانستم بگویم
که با من چه میکنی
تو جانی در جانم میآفرینی..
تو تنها سببی هستی که به خاطر آن
روزهای بیشتر شبهای بیشتر
و سهم بیشتری از زندگی میخواهم
تو به من اطمینان میدهی
که فردایی وجود دارد ...
#جبران_خلیل_جبران
بندی گسستهاست
خوابی شکستهاست...
رویای سرزمین
افسانه شکفتن گلهای رنگ را
از یاد بردهاست...
بی حرف باید از خم این ره عبور کرد:
رنگی کنار این شب بیمرز مرده است!
#سهراب_سپهری
در
فاصلهی میان...
هجرانت تا وصال...
در من چیزی میشکند...
که هیچ گاه ترمیم نخواهد شد...
#غادة_السمان
و گفت:
اگر دوزخ را به من بخشند
هرگز هیچ عاشق را نسوزم
از بهر آنکه عشق
خود، او را صد بار
سوخته است...
#تذکره_الاولیا
#عطار
ولی اقای عطار انصافا فقط صد بار ؟؟؟
محبت زیادی
همیشه آدما رو خراب میکنه
گاهی آدما میرن
نه برای اینکه
دلیلی ندارن برای موندن
👈 میرن چون خیلی کوچکن
و تحمل حجم بزرگ
محبت تو رو ندارن 👉
#اوریانا_فالاچی
تمام شب آنجا
میان سینهی من
کسی ز نومیدی
نفس نفس میزد
کسی به پا میخاست
کسی تو را میخواست
دو دست سرد او را
دوباره پس میزد
تمام شب آنجا
ز شاخههای سیاه
غمی فرو میریخت
#فروغ_فرخزاد
ما
سالها اندوه را بر دوش کشیدیم
و
صبح طلوع نکرد...
#محمود_درویش
همچون دالانی بلند
تنهابودم
پرندگان از من رفته بودند
شب باهجوم بی مروتاش
سخت تسخیرم کرده بود
خواستم زنده بمانم
وفکرکردن به تو،تنها سلاحم بود
تنهاکمانم
تنهاسنگم
#پابلو_نرودا
هر کجا مینگرم، باز هم اوست
که بچشمان ترم خیره شده
درد عشقست که با حسرت و سوز
بر دلِ پر شررم چیره شده
گفتم از دیده چو دورش سازم
بی گمان زودتر از دل برود
مرگ باید که مرا دریابد
ورنه دردیست که مشکل برود...
#فروغ_فرخزاد
از مرگ نمیترسم،
چون مرگ را پایان نمیدانم.
علاوه بر این،
معتقدم که مرگِ هر کس
رنگِ خودش را دارد.
چیزی که به فکر وا میداردَم
مرگِ بدون میراث است....
#الیف_شافاک
#ملت_عشق
مرگ تمدنها زمانی فرا میرسد
که بزرگان مردم
به پرسشهای جدید آنها
پاسخهای کهنه میدهند....
#ویل_دورانت
🌹🌿
صبا را دیدم و گفتم
صبا دستم به دامانت
بگو از من به دلدارم تو را من دوست میدارم
ولی افسوس و صد افسوس
ز ابر تیره برقی جست
که قاصد را میان ره بسوزانید...
کنون وامانده از هرجا
دگر با خود کنم نجوا
یکی را دوست میدارم
ولی افسوس او هرگز نمیداند....
#فریدون_مشیری
دلتنگم و امید به دیدار ندارم ...
بسیار غم و چاره ی بسیار ندارم ...
#الهام_ملک_محمدی
بیگانه گشتن از من چون در سر تو بود
با جان من به مهر چرا آشنا شدی
#مسعود_سعد
مرا
چه یارا
که دم برآرم،
اگر دمارم، ز جان برآری
#محتشم_کاشانی
دلم ننالد
ز غمزه او
وزان ستمهای بیحسابش
تو خود بگویش که ای ستمگر ستم هم آخر حساب دارد
#صامت_بروجردی
خوشا محبت
که فارغم کرد،
زقید هستی،ز خود پرستی
نه ذوق کاری، نه زیر باری، نه رنج امروز، نه بیم فردا
#حزین_لاهیجی
امشب از هر جا گذشتی بعد تو باران گرفته
فاتحی هستی که شهر خویش را ویران گرفته ...
در نبودت اصل و مفهومی کم است انگار در من
هستی اش را جای خالی گل از گلدان گرفته
رنج صد قرن و به کوتاهی خوابی ... ، عمر من بود
بر همین مبنا اصولا نام ما انسان گرفته
من شبیه اتفاقی بد که بد موقع هم افتاد
تا همین جا آمدم عشقت مرا دندان گرفته
خانه ها امن اند در طوفان برای ساکنینش
پس کجا امن است وقتی در دلم طوفان گرفته
#الهام_ملک_محمدی
یک کشاورز
بعد از زحمت شخم زدن ، آبیاری زمین
اگر دانه سر از خاک بر ندارد
در حالی
که به مزرع سبز همسایه نگاه می کند
چه حسی خواهد داشت ؟؟؟
اینگونه ام
#الهام_ملک_محمدی
اگر بسویت
این چنین دویده ام
به عشق عاشقم
نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی فروغ من
خیال عشق
خوشتر از خیال تو
#فروغ_فرخزاد
نه شد از حفظ بخوانم ، نه شد از یاد برم تو
به غم مبهم یک شعر کلاسیک شبیهی
#الهام_ملک_محمدی
آب در روغن بریزی ناله خیزد از چراغ
صحبتِ نا جنس، آتش را به فریاد آورَد
#صائب_تبریزی
تمام بزرگان چه ائمه ی اطهار چه بزرگان ادبیات کشورمان و حتی اندیشمندان غربی تاکید دارن به کسانی که برای هم نشینی انتخاب می کنیم
و نکته ی واقعا درستی هم هست
نگاه کنید مثلا
رنگ ها رو اگه با هم ترکیب کنیم یه رنگ جدید ساخته میشه درسته که دو تا رنگ متفاوت بودن ولی وقتی با هم آمیخته شدن رنگ جدیدی رو میسازن و هم نشین ما هم دقیقا همین تاثیر رو داره ،، و ما همیشه وقتی با کسی ارتباط برقرار می کنیم یک چیزی از طرف مقابل برای خودمون برمیداریم ،،
یا مثل این میمونه که از یه بوستان گذشتیم و لباس مون بوی گل گرفته بخاطر همین اگه همنشین درستی انتخاب کنیم انسان بهتری نسبت به دیروز میشیم
و دوست و همنشین بد هم که ... مثل یه لجن زار میمونه که چیزی جز گل و لای و ... عاید مون نخواهد شد
بخاطر همین بزرگان در انتخاب دوست و رفیق حساسیت زیادی به خرج میدن
دل هاتون گرم
الهام ملک محمدی
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
موجیم که اسودگی ما عدم ماست
#صائب_تبریزی
اگر میخواهی
احساسِ مرا بدانی
به سایهات نگاه کن؛
نزدیک توأم
ولی هرگز نمیتوانم لَمست کنم...
#جمال_ثریا
شک نکن آنجور که بر پای تو افتاد دلم
مثل فروپاشی یک برج خبرساز شدم ...
#الهام_ملک_محمدی
إخترعت حبّک
کی لا أظلّ تحت المطر بلا مظلّة...
عشقت را آفریدم
تا زیرِ باران بدون چتر نباشم...
#غادة_السمان
تمام شب
کوچه زیر بارش بود
ولی من خیس بارانم ...
#الهام_ملک_محمدی
عشق، آن نیست که دو نفر به هم نگاه کنند،
عشق، آن است که دو نفر، به یک نقطه نگاه کنند
#رومن_رولان
مرغ بی بال و پری را
میکند بی آشیان
هر که
میآرد برون از کنج تنهایی مرا
_صائب_تبریزی
از من ای هستی من دور مشو
که مرا بی تو تمنائی نیست
به خدا غیر تو ای راحت جان
در دلم بهر کسی جایی نیست
جز تمنای دو چشم سیهت
در دلم حسرت مینائی نیست
قطره ی اشکم و جز سینه ی تو
منزلم در دل دریایی نیست
#هما_میرافشار
بدرود عزیز من
هرچه باداباد
ما به دوستداشتن همدیگر ادامه میدهیم
مگر نه؟
کافکا
دلتـنگ
توام
جانا
هردم که روم جـایی
با خود به سفر بردم
یاد تو
و تنـهایی...
#مولانا
گفتم چشمم... گفت به راهش میدار...
گفتم جگرم... گفت پر آهش میدار...
گفتم که دلم... گفت چه داری در دل؟...
گفتم غم تو... گفت نگاهش میدار....
#ابوسعید_ابوالخیر
آسمان
گنجشک من را
هر کجا میخواست برد
تلخی تنهاییام را آشیانم میکشد ...
#رضا_کرمی
اینجا کسیست پنهان همچون خیال در دل
اما فروغ رویش ارکان من گرفته
#مولانا
....
ڪَران ڪَشتم به چشمش
بس ڪه رفتم بی سبب سویش
مرا زین پاے بیفرمان
چهها بر سر نمیآید؟
#صائبتبریزے
وطن انسان جایی نیست که انسان در آن متولد شده باشد
بلکه جایی است
که در آن
تمام تلاش هایش برای فرار
به پایان رسیده باشد
#محمود_درویش
من سینه ی مشتاقم و تو ... تیر رهایی ...
بگذار بیفتد گذر عشق به این جنگ ...
#رضا_کرمی
گفتم دری ز خلق ببندم به روی خویش
دردی ست در دلم که ز دیوار بگذرد ...
#سعدی
میبرد مرا گفتههای تو
آنجا که هیچکس جز من نبوده است!
ای وای من با
گفته های تو..
و چشمهای تو...
#محمود_درویش
و من انعکاسی بودم
که بیخودانه همهٔ خلوتها را بهم میزد !
#سهراب_سپهری